بیا امام خوبم...
صبرم از کاسه دگر لبریز است
اگر این جمعه نیاید چه کنم ؟!
آنقدر من خجل از کار خودم
اگر این جمعه بیاید چه کنم ؟!
نشسته ام
شمع روشن می کنم …
شمع ها می سوزند و خاموش می شوند و دوباره روشن می کنم !
بیا که هرشب بی تو
شام غریبان است !
بند دل ما
پنج شنبه ها
به دست نسیم
سپرده می شود
تا سلام ما را جانب سامرای شما ابلاغ کند!
سلام پدر مهربان، امام زمان ما
دنیایی که تو
در آن هستی و ما تو را نمی بینیم، یک رنگ است
تو می آیی و همه چیز رنگارنگ می شود
صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد
بی تو میگویند تعطیل است کار عشقبازی
عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد …
جمعه ها که می رسد
دلم مدام غر می زند
بهانه می گیرد
تو را می خواهد
و من، جوابی ندارم به او بدهم !
جمعه ها که می رسد
دلم را با یاد تو آرام می کنم !
[ جمعه 96/4/16 ] [ 12:4 صبح ] [ motahareh ]
نظر